- اختیار داشتن
- مختار بودن، مخیر بودن، آزاد بودن در انجام دادن عملی
معنی اختیار داشتن - جستجوی لغت در جدول جو
- اختیار داشتن
- آزاد بودن در انجام دادن کاری، مختار بودن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ویژه بودن مختص بودن مخصوص بودن و شریک نداشتن
نیازمند بودن نیازمند بودن حاجت داشتن
بر قرار داشتن محکم ساختن، باور داشتن باور کردن، اطمینان داشتن مطمئن بودن امین شمردن
ایاسگی شور داشتن میل و رغبت داشتن به شیفته دیدار و وصول کسی یا چیزی بودن
سرشناسی بلند آوازگی به نام بودن نامی بودن مصدر) ناموری داشتن معروف بودن
خو گرفتن
چشم داشتن پر موییدن امید نیدن
برقرار داشتن، اطمینان داشتن، باور داشتن، امین شمردن
ожидать
erwarten
очікувати
oczekiwać
esperar
aspettarsi
attendre
verwachten
คาดหวัง
mengharapkan
उम्मीद करना
kutarajia
আশা করা
توقع کرنا
توان دادن مختار کردن کسی را اختیار بخشیدن قدرت دادن کسی را بر انجام کاری
آزادی دادن به کسی جهت برگزیدن چیزی یا انجام دادن کاری، مختار کردن